مشاهیر و بزرگان

استاد محمدکریم پیرنیا

image_pdfimage_print

استاد محمدکریم پیرنیا، از استادان برجسته معماری سنتی ایران و پایه گذار نگرش نوین به فرهنگ و تاریخ معماری ایرانی ـ اسلامی بود. وی در ۱۲۹۹ ش، در یزد، در خانواده ای اهل علم به دنیا آمد. پدرش میرزا صادق خان نائینی ــ پزشک حاذق و شیمیدان نامی، و از خوشنویسان و هنرمندان چیره دست نائین که به یزد تبعید شده بودــ و مادرش حشمت الملوک رحیمی دختر محمدحسین خان رحیمی، از خانواده خوانین یزد، بود.

pirniya زندگینامه معمار محمد کریم پیرنیا

تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان برد و در ۱۳۱۹ ش، در زمره نخستین دانشجویان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران، در رشته معماری به تحصیل پرداخت. فضای حاکم بر دانشکده هنرهای زیبا در آن سالها، به پیروی از دیدگاههای آندره گدار، رئیس دانشکده، سیرو ایرانشناس فرانسوی و چند استاد فرانسوی دیگر، فضایی اروپایی بود، و معماری سنتی ایران کاملاً مهجور بود و این امر با دیدگاه ایرانی ـ اسلامی پیرنیا که در یزد، کانون معماری اصیل ایرانی، شکل گرفته بود، ناهمخوانی آشکاری داشت. از این رو در ۱۳۲۴ ش تحصیلات دانشگاهی را نیمه تمام رها کرد و به منظور کسب دانش، به محضر استادانی چون ابوالقاسم صابری، معارفی، و حسینعلی معروفی شتافت که به قول پیرنیا، هریک «به اندازه دانشگاهی، علم و هندسه و هنر داشتند«.

پیرنیا در پی ترک دانشگاه و با هدف احیای میراث معماری کهن و اصیل ایرانی، با سمت مسئول دفتر فنی وزارت فرهنگ، به کار طراحی و ساخت مدارس ارزان قیمت اما محکم و زیبا در تهران و شهرستانها پرداخت که آن تعداد از آنها که باقی مانده اند، با کتیبه ای کاشی که بر سردر آنها نقش بسته قابل شناسایی است. طرح احداث این مدارس (بیش از سیصد مدرسه ) که طی هجده سال (۱۳۳۲ـ۱۳۵۰ش ) تداوم یافت، بعدها از طرف یونسکو به عنوان نمونه مدارس ارزان قیمت، برای کشورهای جهان سوم معرفی شد. همچنین متولیان اصل چهار ترومن براساس این طرح به احداث چندین مدرسه در سراسر جهان پرداختند. پیرنیا در ۱۳۴۴ ش معاون اداره کل ابنیه تاریخی وزارت فرهنگ و هنر شد و یک سال بعد در پی تأسیس سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، معاونت فنی آن سازمان را عهده دار گردید که تا ۱۳۶۰ ش (زمان بازنشستگی ) در آن مقام باقی ماند.

1 زندگینامه معمار محمد کریم پیرنیا

 مجموعه فعالیتهای پیرنیا از ۱۳۲۴ تا ۱۳۶۰ ش در دو محور مشخص به انجام رسید؛ نخست، طراحی و ساختمان سازی و دیگر، تحقیق جدی در زمینه معماری سنتی و شیوه های مرمت و نگهداری بناهای اسلامی ایران، و اقدامات عملی در این زمینه که مهمترین و ارزشمندترین بخش فعالیتهای وی را تشکیل می داد و حاصل آن دهها مقاله تحقیقی مختلف درباره معماری ایران و هنرهای وابسته به آن و نیز مرمت صدها ساختمان و بنای قدیمی است. همچنین، وی از ۱۳۴۴ ش به بعد، همراه با وظایف و مسئولیت های دولتی، به تدریس معماری سنتی ایران با تحلیل های علمی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشکده های معماری دانشگاههای ملی (شهید بهشتی )، فارابی، علم و صنعت، پردیس اصفهان و دیگر مؤسسات معماری اشتغال داشت که تربیت گروه زیادی از مهندسان و معماران آشنا به معماری سنتی و اصیل ایران، حاصل آن است. آشنایی پیرنیا با معماری سنتی ایران در تمامی ابعاد آن اعم از مصالح، سازه و شیوه های ساخت و ساز بنا و برپایی شهرها و روستاها او را در زمره استادان برجسته و منحصر به فرد معماری سنتی ایران و یکی از پایه گذاران مرمت و احیای آثار تاریخی کشور طی نیم قرن اخیر قرار داد، آنچنان که به دریافت لوح افتخار از سوی سازمان میراث فرهنگی کشور، عضویت افتخاری در فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران و کسب دکترای افتخاری از دانشگاه تهران (۱۳۷۳ش ) نایل آمد.

2 زندگینامه معمار محمد کریم پیرنیا

 افزون بر معماری ، که حوزه تخصصی پیرنیا محسوب می شد، او در ادبیات ، نقاشی ، خوشنویسی و موسیقی نیز دستی داشت و نظریه معروفش درباره «چهار اصل مشترک هنرهای ایرانی ـ اسلامی »  نیز از همین آشنایی با دنیای متنوع فرهنگ و هنر ایرانی ـ اسلامی ، نشأت می گرفت. وی همچنین به زبان های عربی و عبری احاطه داشت، زبان فارسی پهلوی را بخوبی می دانست و با خط میخی نیز آشنا بود.

 پیرنیا در نهم شهریور ۱۳۷۶، پس از یک دوره بیماری طولانی، درگذشت و در دانشکده معماری دانشگاه یزد به خاک سپرده شد.

3 زندگینامه معمار محمد کریم پیرنیا

 نظریات وی:

 نظریات نوین پیرنیا در معماری ایرانی ـ اسلامی. تحقیقات گسترده پیرنیا در خصوص معماری ایرانی، بویژه معماری ایرانی ـ اسلامی، به طرح نظریات نوینی درباره معماری ایرانی انجامید که جملگی در تألیفات متعدد وی منعکس است .

 »اصول چهارگانه هنرهای ایرانی ـ اسلامی» از جمله معروف ترین نظریات اوست که به زعم وی ملاک «اسلامی» بودن هنر به شمار می رود. این چهار اصل که پیرنیا، به تبع تخصص خود، کاربرد آنها را بیشتر در بخش معماری مورد توجه قرار داده است، عبارت اند از:

مردم واری یا مردم داری که همان رعایت مقیاس های انسانی به شکل مطلوب و براساس رفع نیازهای انسانی است؛ خودبسندگی، به مفهوم حداکثر استفاده از امکاناتِ در دسترس و مصالح «بوم آورد». (برای نمونه مسجد بسیار کهن «فَهْرَج » در استان یزد)؛ پرهیز از بیهودگی، به معنای دوری از افزوده های غیرضروری (به زعم وی ، در معماری اسلامی ، حتی مواد و مصالح تزیینی نیز با هدف تزیین مورد استفاده قرار نگرفته است)؛ درونگرایی که بیش از سه اصل دیگر، تأثیرات مذهب را نمایان می سازد. به گفته وی ، «درون گرایی و کشش معماران ایرانی به سوی حیاطها و پادیاوها (جایگاه شستشو) و گودال باغچه ها و هشتی ها و کلاه فرنگی ها که شبستان ها و نهانخانه های عشرت را گرداگرد خود گرفته و محیط های دلکش و خودمانی به وجود آورده، از دیرباز جزو منطق معماری ایران بوده است». «باغها نیز از همین امر تبعیت کرده و معمولاً دور تا دور آن با دیوار محصور بوده است».

چهار اصل فوق را، اصل دیگری تکمیل می کند که به زعم پیرنیا، مختص معماری ایرانی ـ اسلامی است. این اصل که وی آن را «نیارش و پیمون» می نامید، معمار ایرانی را در هر سه مرحله اساسی معماری یعنی طرح و محاسبه و اجرا، به بهترین نحو یاری می کرد. نیارش به معنای عوامل نگهدارنده بنا، عبارت است از «مجموعه امور محاسباتی و استاتیکی به انضمام مصالح شناسی و استفاده از مناسب ترین و کمترین مصالح». پیمون ، ضوابطی است که به منظور تعیین و حفظ تناسب بین اجزای بنا رعایت می شد. «پیروی از پیمون، هرگونه نگرانی معمار را درباره نازیبایی یا نا استواری ساختمان از میان می برده است».

4 زندگینامه معمار محمد کریم پیرنیا

«سبک شناسی معماری ایران»، دیگر نوآوری پیرنیا برای بازشناسی هویت معماری ایرانی است. وی بر آن بود که انتساب نام هایی چون مغولی و تیموری و قراقوینلو به سبکهای مختلف معماری ایرانی، تفکیک بناهای ساخته شده به یک سبک در ادوار مختلف تاریخی را دشوار می سازد و رفع چنین مشکلی در گرو تعیین نام های منطقی و مناسبی است که شناخت سبک شناسی معماری ایرانی را به سهولت میسر سازد. از این رو، وی به پیروی از سبک شناسی شعر فارسی، سبک های معماری ایرانی ـ اسلامی را از طریق انتساب به زادگاه آنها، به چهار دسته خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی تقسیم کرده است.

 توجه به اصول شهرسازی ایرانی، بویژه دو اصل «رون » (توجه به جهت) و «پنام» (عایق ، آفتابگیر) و نظریاتی درباره «ارمغان های ایران به جهان معماری» از دیگر نوآوری های پیرنیا در زمینه پژوهش در خصوص معماری ایرانی ـ اسلامی به شمار می رود. به گفته وی، گنبد، زاده نبوغ ایرانی و انتقال آن به مغرب زمین موجب تحول چشمگیری در معماری آن سامان بوده است. «پادیاو»، دیگر عنصری است که به زعم پیرنیا، از «ارمغانهای ایران به جهان معماری» است.

5 زندگینامه معمار محمد کریم پیرنیا

 توجه به همبستگی میان معماری اصیل ایرانی با ردیفهای موسیقی دستگاهی، از دیگر نکته سنجی های پیرنیا به شمار می رود. میدان نقش جهان اصفهان، از جمله مواردی بود که وی در این خصوص بدان مثال می زد. این نظریه گویای همان اصول مشترک چهارگانه ای است که به زعم پیرنیا، هنرهای ایرانی ـ اسلامی واجد آن است  و هنرمندان ایرانی، بیش از سایر هنرمندان مسلمان ، مقیّد به رعایت آن بوده اند .

 تأکید پیرنیا بر ضرورت وجود «روح اسلامی» در هنرهای اسلامی و بویژه معماری، به حدّی بود که پیشنهاد استنباط آیات و احادیث مرتبط با معماری را (توسط علمای دین)، به منظور جلوگیری از بیهوده کاری، مطرح کرده بود و خود بر آن بود که آیات و احادیث اسلامی، در طی قرون متمادی، بر شکل گیری هنرهای اسلامی اثر بسیاری نهاده است. او همواره بر ضرورت تلاش جدی برای رفع انقطاع در معماری اصیل و سنتی ایران، که از اواسط دوران قاجار به این سو گریبان گیر آن شده بود و نقاشی و ادبیات و موسیقی را هم دربر می گرفت، تأکید می ورزید .

قابل استفاده و روشمند و روزآمد کردن شیوه های معماری کهن و تبدیل آن به درسهای علمی و نظری برای ارائه به دانش آموختگان جدید، گردآوری و ثبت نزدیک به هیجده هزار واژه و اصطلاح اصیل فارسی درباره معماری سنتی و بومی ایران و بعضا جایگزینی آنها به جای واژه های بیگانه در دانش معماری امروز (همچون بوم آورد، نکینر، افریز، پیمون، پنام، نیارش، آمود)، حفظ و احیای بسیاری از شیوه های ترسیم و اجرا و آماده سازی بنا و تلاش برای معرفی هنر اسلامی بویژه مکتب هنری ایرانی ـ اسلامی، از دیگر خدمات ارزشمند پیرنیا بود .

6 زندگینامه معمار محمد کریم پیرنیا

آثار استاد:

نظریات و آرای پیرنیا درباره معماری ایرانی ـ اسلامی ، در کتاب ها، مقاله ها، مصاحبه ها و سخنرانی هایی منعکس است که در فاصله سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۷۵ ش تألیف، تدوین و یا بیان شده است. «سبک شناسی معماری ایران»؛ «در و پنجره در معماری ایران»؛ «بازار ایران»؛ «بادگیر و خیشخان»؛ «مسجد جامع فهرج»؛ «تویزه ـ قوس ـ دور»؛ «خیز و اندام گنبدهای ایرانی»؛ «طاق ، گنبد»؛ «بیماری بولوار»؛ «خانه های خدا در ایران زمین»؛ «ارمغانهای ایران به جهان معماری : گنبد، پادیاو، جناغ و کلیل»؛ «مردم واری در معماری ایران»؛ «معماری مساجد ایران، راهی به سوی ملکوت»؛ «خانه ایرانی»؛ «باغهای ایرانی»؛ «شهرسازی و معماری سنتی ایران»؛ راه و رباط (با همکاری کرامت الله افسر) و آشنایی با معماری اسلامی ایران عمده ترین آثار وی به شمار می آیند.

به مجموعه فوق ، باید فهرستی از خدمات ارزنده وی در خصوص مرمت صدها ساختمان و بنای قدیمی را افزود که از آن جمله اند: مرمت کتیبه سردر آستانه حضرت عبدالعظیم در ری، مرمت صندوق کاشی مزار حضرت معصومه در قم، مرمت بارگاه حضرت ابوالفضل در کربلا، مرمت کتیبه مسجد جامع بروجرد و کشف (یا به گفته خود وی : معرفی) مسجد فهرج.

مصاحبه قدیمی با استاد پیرنیا از شبکه یک

 

منبع یا درج از : http://www.difal.ir

برچسب ها

نایینی

تمام اطلاعات مندرج در این سایت با ذکر از منبع منتشر خواهد شد . در صورتی که مطالب نیاز به ویرایست دارد لطفا از منوی " ارسال مطالب توسط شما " یا قسمت "تماس با ما " یا از پایین همین مطلب قسمت " گزارش تخلف و محتوای اشتباه " مطلب را تصحیح و با ذکر از منبع ارسال نمایید . باتشکر منتظر نظرات پیشنهادات و انتقادات شما بزرگواران هستم . به امید فرداهای روشن برای شهر هزاره های تاریخی

نوشته های مشابه

1 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

بستن